مترجم:یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمد رضا

به سونگ آک که رسیدیم

اعلیحضرت دیگه باید تو قصر باشن

بله،ژنرال

فرمانده

بله،ژنرال

 

شما میگین بدون دلیل از من درخواست کردن
که برگردم

یک دستور سلطنتی بوده
ولی اعلیحضرت هرگز احضار نمیکنن

که بخوام بدون توضیح برگردم

 

نمیتونی بهم بگین چرا داریم برمیگردیم؟

 

اعلیحضرت و من برادران قسم خورده هستیم

و من احساس خیلی خوبی ندارم

 

لطفا بهم بگو

 

بهت میگم چون دیگه به سونگ آک رسیدیم

 

شما متهم هستین،ژنرال

 

برای اعلیحضرت چه اتفاقی افتاده؟

 

بهمون حمله کردن و زندگیش در خطره

 

چی؟چی شده؟

به قصر منتقل شده

فکر میکنم شما رو برای بازجویی آوردن

که مسئول این حادثه هستین

 

من؟بازجویی؟

 

فرمانده یام

بله،ما شما رو تا قصر همراهی میکنیم

با ما بیاین

همراهی شون کنین

 

مشاور منتظر شما هستن،ژنرال

زود باشین

 

نگهبانان متهم ها رو دستگیرن کردن؟

 

فرمانده یام و جانگیل دارن این کار میکنن

رفتن تا خانواده وانگ رو دستگیر کنن

آجی ته چی؟

 

اون رو هم به اینجا اوردیم

 

مقاماتو احضار کنین

میخوام وانگ رو مقایل قاتل ها قرار بدم

 

جلوی همه

 

همه چیز آماده است

 

مشاور

 

بله،محقق پارک

وقتی همه چی فاش شد خودمون شاهد بودیم

من میترسم مریک د بی گناه قربانی بشه

منظورت تون چیه؟

من فکر میکنم فراد دیگری پشت
این سوء قصد قرار دارن

 

شما ممکنه در دستگیری وانگ عجله کرده باشین

مزخرفه

اون دو نفر به همه چی اعتراف کردن

مردم دارن مقاومت نشون میدن

نسبت به خانواده سلطنتی خشمگین هستن

...ولی

من مراقب این موضوع هستم،محقق پارک

 

لطفا شما به دنیال پزشک باشین

 

بله،ولی مشاور خواهش میکنم
تو این مورد احتیاط کنین

 

من بهترین روشو به کار میبرم

 

بیاین یک باره دیگه به اتاق امپراطور بریم

 

...اعلیحضرت باید به زودی از خواب بیدار بشن

 

ما از قصر امدیم درو باز کنین

 

برای چی به اینجا اومدین؟

 

ما اومدیم مشاور ارباب وانگو

طبق دستور سلطنتی ببریم

دستور سلطنتی؟

 

درسته
به ارباب وانگ اطلاع بدین

 

فرمانده جانگیل از نگهبانان سلطنتی

بله،ارباب وانگ

 

چی شده تو این ساعت به اینجا امدین؟

دستور داده شده که شما به قصر برین

 

تو این ساعت؟
موضوع مهمیه؟

نمیدونم،شما باید با ما بیاین

 

این دستور مستقیم اعلیحضرته

دستور مشاوره
شما باید با ما بیاین

 

فکر نمیکنی عجیب باشه؟

همین طوره

 

لباس منو آماده کنین

به نظر میرسه از چیزی که میترسیدم
داره رخ میده

 

...پدر

 

لباس منو آماده کنین

باید به قصر برم

شما درباره این موضوع اصلا نمیدونین؟

 

فکر کنم میدونم چیه

 

گفته بودمم از اینده میترسم

پسر

 

بله،پدر

خوب از خانواده مراقبت کن

همه چی روی دوش های توئه

بله،پدر

 

گونگ یی،من پدرتم
امدم جونتو بگیرم

من پدر ندارم
من یک بودایی هستم

در مورد پدرت نمیدونستی؟

 

با خنجر منو کشتی

 

من نمیدونم

گونگ یی

 

گونگ یی

 

می هانگ هستم،اعلیحضرت

 

...اعلیحضرت

 

!دورشبن
!دورشین

 

شما ارواح شیطانی هستین
!دورشین

 

من یک بودایی هستم

 

تو دیگه نیستی

 

با هویت جعلیت همه رو فریب دادی

 

من مایتریا هستم

 

با من به دنیای دور دست بیا

 

با من بیا
گونگ یی

 

با من بیا
اعلیحضرت

 

نه

 

گونگ یی

 

از من فاصله بگیرین

 

من کارهای زیادی دارم که انجام بدم
هنوز زمان مرگم نرسیده

من دنیا رو اینطوری ترک نمیکنم

 

گونگ یی

دور شین

 

هنوز کاری ها زیادی باید انجام بدم

نمیتونم بیام

 

باید زنده بمونین،اعلیحضرت
باید این کارو بکنین

 

لطفا از خواب بیدار شین

 

لطفا،اعلیحضرت

 

...اعلیحضرت

 

مشاور،ما ژنرال وانگ رو آوردیم

 

از این که اومدی ممنونم

شنیدم بحرانی تو کشور رخ داده

 

چی شده؟

 

منظور شما رو متوجه نمیشم؟

 

ژنرال وانگ،اون مردها رو میشناسی؟

 

نه،من هرگز اونها رو ندیدم

البته

 

مشاور عالی

 

بله،مشاور

شما این مردها رو میشناسی؟

نه،نمیشناسم

 

میبینم که از مرگ میترسین

گفتی نه؟

اما اونها ادعا میکنن به خوبی شما رو میشناسن

متوجه نمیشم؟

 

دیگر این موضوع رو پنهان نمیکنم

 

جان اعلیحضرت در خطره

 

تیری که توسط این مرد ها زده شده بود
سمی بوده

ادعا میکنن ارباب وانگ

رهبر این کار بودن

 

مشاور،منظورتون چیه؟

 

مجرمین،به حقیقت اعتراف کردن

کی بهتون دستور داده اعلیحضرت بکشن؟

 

چندین بار بهتون گفتم

ارباب وانگ دستور دادن

 

دروغ میگی
از خدا نمیترسی

 

چرا یک مرد بی گناه رو متهم میکنی؟

متاسفم،ارباب وانگ

شما خواستین این کارو بکنیم

 

گونگ یی زیاد عمر نمیکنه

چه طور جرات میکنی دروغ بگی

متاسفم،ولی من دروغ نمیگم

من ارباب وانگ رو توی خونه خودشون ملاقات کردم

در مورد چگونگی حمله با هم حرف زدیم

 

کی بهت گفته که این حرف ها رو بزنی
!حقیقتو بگو

 

من بیشتر از این حرف نمیزنم

 

همین حالا منو بکشین

 

اقایون باید اعترافات رو شنیده باشن

چیری برای گفتن دارین؟

 

این اتهام اشتباهه
ما این افراد رو نمیشناسیم

مشاور

 

حرفتو بزن

 

شما ما رو بر اساس حرف های
این افراد متهم میکنین؟

خواهش میکنم یک تحقیق کامل انجام بدین

این افراد دارن اسم ما رو خدشه دار میکنن

ما همیشه به اعلیحضرت وفادار بودیم

ساکت شو،این مردان اعتراف کردن

 

باید قبول کنیم که دارن حقیقتو میگن

گفته میشه این نوشته زمانی که
اعلیحضرت مورد حمله قرار گرفته

توسط ارباب وانگ در سونگ آک بخش شده

 

این ثابت میکنه که ارباب وانگ مجرمه

 

ارباب وانگ بیشتر از هر کسی
در مورد اعلیحضرت میدونن

شما این دروغ ها رو بخش کردین

شما خوب خبرو میدونین

 

این اتهام نادرسته
من هیچ دخالتی نداشتم

شما میتونین انکار کنین

 

کدوم یکی از شما میتونه
چنین توطئه ای رو تصور کنه؟

شما هم پشت این حمله هستین

 

درخت سبز سونگ آک

 

شما در مورد جانشینی بی خود
ژنرال وانگ شنیدین

که میتونه حاکم بزرگی بشه
یه کسی این نقشه برنامه ریزی کرده

 

که در مورد آینده همه چی میدونه

 

چیز دیگه ای داری که بگی؟

 

شما عجله کردین
اعلیحضرت این کارو انجام نمیدادن

 

نه،ممکنه قبول نکنه چون مرد مهربانیه

 

ولی من نه
وظیفه منه که مجرمو پیدا کنم

و افرادی موذی ای مثل شما رو از بین ببرم

 

حضار

 

حرفای منو خوب شنیدین

 

میینم که همه موافق هستن
و مورد انکار ناپذیریه

برای بحث دور هم جمع میشیم

 

و حکم در جلسه صادر میشه

 

مجرمین باید توسط قانون مجازات بشن

 

علاوه بر این،دیگه نباید فریب اجی ته رو بخوریم

 

اون باعث درد و رنج امپراطور شده
و مشکلات زیادی رو برای کشور به وجود آورده

اون مسبب همه اتفاقاتیه که برای اعلیحضرت افتاده

 

من اونو نمیبخشم

افراد

بله

 

ارباب وانگ،ژنرال وانگ و آجی ته رو
زندانی کنید

و منتظر دستور بعدی من باشین

 

افرادی که به وانگ کمک میکردن
و تو توطئه دست داشتن رو

دست گیرشون کنین

 

برای صدور حکم قاتلین تشکیل جلسه

 

خواهیم داد

 

ببریدشون

 

در نهایت اتفاق افتاد

 

دقیقا همون چیزی که ازش میترسیدیم

باید چی کار کنیم؟

به نظر من عجیب غریبه و اعلیحضرت
اون خیانت کارو نمیبینه

مشکل بزرگیه

 

فکر میکنم مشاور مصممه که ما رو نابود کنه

چی کار کنیم؟

اگه گان تو همچین زمانی خونه بود

ما در برابر یک دوراهی قرار گرفتیم

 

قربان،سرپرست جانگ هستم

بیا تو

 

خانم،استاد وانگ از سانگ جی به اینجا آورده شده

به نظر میفته اتفاقی افتاده

 

چی؟
اون برگشته؟

بله،خانم

نگهبانان سلطنتی وقتی وارد شهر شد گرفتنش

مقامات در حال حاظر در حیاط
قصر جمع شدن

در مورد حوادث چول وون و نوشته های مرموز حرف میزنن

حوادث چول وون؟
منظورت چیه؟

زندگی اعلیحضرت در خطره

چی؟

 

اوضاع خوب نیست

 

بعضی ها میگن ارباب و ژنرال وانگ

همدست های قاتلین بودن

 

خدای من
چه طور ممکنه؟

درو باز کنین

مشاور ارشد و بیون بیرون بیان

اعلیحضرت دستور دادن
درو باز کنین

 

اونها مجرم هستن باید تسلیم بشن

 

چه کاری از دست مون بر میاد،ملکه؟

سه روز گذشته

 

خدایان بخشنده آسمان و زمین

 

اونها در جهنم خواهند سوزاند
چه طور میتونن توطئه کنن

 

بعد که این کارو انجام دادن نابود میشن

منظورت چیه،پدر؟

 

همه چی روشن شده

 

ارباب وانگ و ژنرال وانگ مقصر هستن

 

منظوت چیه؟
چرا انها؟

 

کسایی که حمله کردن به همه چی اعتراف کردن

 

امکان نداره حقیقت داشته باشه

 

ما افراد ارباب وانگو

 

تو خونه وانگ گرفتیم

 

مشاور،خواهش میکنم تجدید نظر کنین

 

تنها مدارک شما کسایی هستن
که شهادت دادن

 

با این کاری که انجام میدین
افراد مهمی رو از دست میدیم

نگرانی شما رو درک میکنم
هر چند وانگ ممکنه

بی گناه باشه ولی اونها
پتانسیل این کارو دارن

مشاور

 

کسایی مثل اجی ته رو راحت میشه
از بین برد ولی وانگ نه

انها قلب مردم کشور رو بدست آوردن

 

فقط کافیه حکم مرگشون رو صادر کنیم

فکر میکنم بهتره هر چه سریع تر
کارا رو پیش ببریم

 

البته،ولی قبلش باید از همه چی مطمئن بشیم و
اتفاق نظر داشته باشیم

 

بعد از اون روند قانونی رو ادامه میدم

 

کل خانواده شون رو نابود میکنم

 

محقق پارک

 

بله،مشاور

ترس من فراتر از کلماته

چیزی که رخ داده رو باید به افرادتون بگین

سه روز گذشته

اعلیحضرت هنوز بی هوشه

من مطمئم که اونها قانع میشن

خواهش میکنم صبور باشین

 

چه طور میتونم صبور باشم اونم وقتی کع
اعلیحضرت داره جونشو از دست میده؟

مشاور،وضعیت جنگ نگران کننده است

افراد ژنرال وانگ همه چیزو کنترل میکنن

بیشتر ارتش ما رو اونها تشکیل میدن

 

ولی ژنرال هوان و لی هم هستن

اونها افراد وفاداری هستن

نباید در این مورد نگران باشیم

 

چه قدر ناامید کننده است

 

فرمانده مون ژنرال وانگ

از اینجا رفته بدون هیچ توضیحی

 

دلیلش میتونه چی باشه؟

نگهبانان با وجود درخواست زیادی که کردیم
بدون هیچ جوابی رفتن

نشون میده مشکل بزرگی تو قصر
به وجود آمده

موافقم

چرا فرمانده ی دیگه ای رو با خودشون نبردن؟

 

فرمانده بدون هیچ توضیحی به قصر رفته

من در حال حار از نیروی دشمن میترسم

 

بله،این قضیه تاثیر مهمی تو جنگ ما داره

 

اگه نیروهای باکجه بخوان الان حمله کنن
باید چی کار کنیم؟

ما نمیتونیم بدون ژنرال نقشه
مناسبی طراحی کنیم

به جای این حرفا منتظر دستور من باشین

ولی اگه مشکلی پیش امد باید
اقدامات جدی رو انجام بدیم

این که اینجا بشینیم بحث کنیم بی معنیه

 

کاری که باید انجام بدین اینه که
نظارت مون رو بیشتر کنیم

 

در حالت آماده باش باشیم

درسته
مطمئن باشین که همه چی

درست باشه

 

بله،ژنرال

 

خبرچین ها گفتن که فرمانده دشمن

ژنرال وانگ به سونگ آک برگشته

 

نخست وزیر گفت مشکلاتی توی
ماجین به وجود امده

باید دلیلی داشته باشه

بله، به نظر میرسه یک جنگ داخلی شروع شده

دارن مشکلات داخلی ماجین رو مخفی میکنن

فکر میکنم درست باشه

ارتش ماجین هفته ها اینجاست بدون هیچ حرکتی

فرمانده گونگ

 

بله،ژنرال

این جنگ خسته کننده است

 

در حال حاضر دشمن اسیب پذیری شو نشون داده

دارم میگم

فرصت مناسبیه که بهشون ضربه بزنیم

موافقم

 

نه

 

فعلا دستور امده که نباید کاری بکنیم

نباید در خون ریختن عجله کنیم
بزاریم ببینم اتفاقات چه طور پیش میره

 

هرگز چنین لحظه خسته کننده ای
تو زندگی من نبوده

وقتی که تو جنگی باید مبارزه کنی

 

زیاد طول نمیکشه ژنرال
بزارین یکم صبر کنیم

 

بشینین

 

اعلیحضرت،کار گونگ یی دیگه تمومه و

و ژنرال وانگ رو هم تو سونگ آک گرفتن

 

این فرصتیه که بهشون ضربه بزنیم

 

بله،اگه ما حمله کنیم پیروزی سریعی
بدست میاریم

دشمن سردرگمه

 

اعلیحضرت خواهش میکنم صبر کنین

ما زمان کافی برای حمله داریم میتونیم

نتیجه خوبی بگیریم

 

موافق نیستم

اگه حمله کنیم شانس پیروزی ما
از هر زمانی بیشتره

دشمن گیچ شده

تردید فقط روحیه ما رو ضعیف میکنه

 

فکر میکنم نیت شخصی در برابر
ژنرال وانگ دارین

ولی نباید عجله کنیم

 

تمام ماجین فعلا تو آشوبه

و ژنرال وانگ هم وجود نداره

 

اگه این بهترین فرصت نیست
پس کیه؟

 

اعلیحضرت،این شانسو بهم بدین

من گئوم سونگ رو پس میگیرم

وقتی به گئوم سونگ فکر میکنم
خونم به جوش میاد

ولی نباید عجله کنیم
معاون نخست وزیر درست میگه

مسئولیت این ماموریت با شماست
اجازه بدین بیشتر مشورت کنیم

ولی اعلیحضرت،این فرصت طلاییه

خواهش میکنم فقط دستور بدین

تا همه چی رو اماده کنیم

 

ایده ی بدی نیست

 

ممکنه مواردی پیش بیاد که نیاز
به حرکت نظامی باشه

که همه چی به اتفاقاتی که میفته بستگی داره

 

باشه

دستور میدم همه اردوگاه ها در
حالت آماده باش باشن

سادول،فقط صبر کن
فرصت خوبی گیرت میاد

بله،اعلیحضرت

 

کنجکاو شدم ببینم این قضیه تا کجا پیش میره

به زودی خبرهای خوبی از ماجین میشنویم

بله،اعلیحضرت

 

گونگ یی و وانگ گان میمیرن و ماجین
سقوط میکنه

هرج و مرج کاملی به وجود میاد

بعد از اون ماجین با یک ضربه کارش تمومه

 

اگه همه چی خوب بره پاداش خوبی میگیرین

نخست وزیر

ممنونم،اعلیحضرت

 

من واقعا گیچ شدم

ما در حال حاضر دهنمون بسته است

مشاور مدت ها منتظر این فرصت بوده

این توطئه زیر نظر کیه؟

شاید زیرسر خود مشاور باشه

فکر نکنم

 

مشاور ممکنه بی رحم باشه ولی
به اعلیحضرت صدمه نمیزنه

درسته

به احتمال زیاد کار شیلا یا باکچه است
حمله ساختگی بوده

 

ساختگی؟

 

این یک نقشه ست برای کشور های هست
که درگیر جنگن

تردیدی ندارم مشاور از این موضوع آگاهه

بله،همین طوره

ولی اون از این فرصت برای از بین بردن
رقیب های سیاسیش استفاده میکنه

...من راه خروجی نمیبینم

اعلیحضرت در شرایط بحرانی به سر میبره

 

من از همین میترسم،ولی کی میتونه
از تیر سمی جون سالم به در ببره

برای این توطئه برنامه ریزی کردن

 

من به اندازه کافی تو
سونگ آک زندگی کردم

 

آسمان در مورد سرنوشت ما تصمیم گیری میکنن

اگه میخوای زندگی کنین یک راه وجود داره

 

چه راهی؟

 

حاکم های زیادی وجود داره

 

اعلیحضرت فعلا نیرویی برای زندگی نداره

سوابق اینو میگه و سوال در مورد آینده است

کسی که به تخت میرسه
رویای بزرگی در سر داره

میخوای چی بگی؟

بی پرده میگم

اعلیحضرت خیلی قویه ولی دیگه
اقتدار خودش رو از دست داده

و تلاش برای درمان نتیجه ای نداده

 

چه طور جرات میکنی همچین حرفی بزنی

دارین اعلیحضرتو تخریب میکنین

بله،درست مثل یک سطح صاف

ولی من در مورد جانشینش میگم

شاید تو باشی
ژنرال وانگ

خفه شو،چه طور جرات میکنی توهین کنی

 

هنوز دیر نشده،مشاور داره تلاش میکنه
ما رو از بین ببره

چون حس میکنه شما تهدید حساب میشین

مردم به دستور اشراف علیه دولت
قیام کردن

زیاد طول نمیکشه بر دولت پیروز میشن

کافیه

من مرد با دانشی هستم،ژنرال

اعلیحضرت یک قهرمانه ولی اون نمیتونه
مدت زیادی حکومت کنه

پیش تر از این چیزی نمیگم
تصمیمش با شماست

 

دیگه کافیه
شنیده ها رو شنیدم

 

من ناگفته ها روگفتم

 

چرا شما به اینجا امدین؟

 

ملکه،اشتباه بزرگی پیش امده

خانواده ما به دروغ متهم شده

در موردش شنیدم

لطفا کمک مون کنید،ملکه

 

چه طور گان میتونه همچین صدمه ای
به اعلیحضرت بزنه؟

 

من هم میگم این کارو نکرده ولی اونها
نمیتونن ثایت کنن

اشتباهه
کی این کار شروع کرده

 

کمک کنین،ملکه

ما فقط شما رو داریم

من باور نمیکنم که ژنرال وانگ درگیر
این موضوع باشه

همه چی خیلی سریع اتفاق افتاده
که من هنوز سردرگمم

 

تنها راه اینه که اعلیحضرت بیدار بشه

کمک کنین،ملکه

اعلیحضرت و گان برادرهای قسم خوردن

 

باید صبور باشیم

 

فعلا کاری از دست من برنمیاد

اروم باشین، و فقط صبر کنین

 

کسی پشت این کاره

برای این که گان رو حذف کنن

بعدش به سراغ ما میان

 

اوضاع خرابه

 

ابر سیاهی کشور رو فرا گرفته

اونها میخوان تمام اشراف رو از بین ببرن

باید چی کار کنیم؟

مشاور در حال حاظر قدرت سیاسی زیادی داره

 

میدونم که ژنرال وانگ این کارو نکرده
ولی قدرت کمک بهش رو ندارم

 

قدرت نظامی هم در حال حاظر دست اونه

 

نبود ژنرال وانگ قدرت نظامی ما رو مختل نمیکنه؟

 

همین نگران کننده است

 

مشاور میخواد جلسه برگزار کنه

این جلسه در مورد سرنوشت
خانواده گانه

بله،نه تنها وانگ

 

حتی آجی ته هم نمیتونه جلوی مرگش رو بگیره

خیلی وحشتناکه
باید چی کار کنیم؟

 

باید به خوبی مراقب باشیم
مشاور همه ما رو زیر نظر داره

 

چه طور ممکنه وضعیت این قدرخراب بشه؟

باورنکردنیه
چه طوری به اینجا رسیدیم؟

 

....مترسیم اتفاق دیگه هم بیفته

 

اتاق اعلیحضرت اونجاست

 

چه خونه ی بزرگی

پارک یو

 

امیدوارم بودم منو درگیر همچین مسئله ای نکنی

 

منو ببخشین استاد

 

ولی به شدت به کمک تون نیاز داریم

 

باشه،بریم ببینم چه خبره

 

مشاور،یون بو هستم

بیا تو

 

مشاور،محقق پارک با خودش پزشک آورده

چی؟ اینجاست؟
الان کجان؟

محقق پارک اونو به اتاق اعلیحضرت برده

بریم

بله،مشاور

 

این مرده؟

بله،مشاور

من مشاور جونگ هستم؟
نظرتون چیه

 

مشاور ازت سوال پرسید

خوب نیست

 

سم در سراسر بدنش بخش شده

واسه همین به کمک شما نیاز داریم،استاد

طب سنتی کاری رو پیش نمیبره

راهش اینه که انرژی رو به خونش اضافه کنیم

 

تا سم از بدنش خارج بشه

چه طور ممکنه؟

شما تعدادی زیاد از بیماران رو نجات دادین

اونها افراد فقیری بودن که براشون
دلسوزی میکردم

 

من نمیتونم تصمیم بگیرم نجاتش بدم یا نه

 

چه طور جرات میکنی

 

استاد

 

اسم من سول بوئه

من ممکنه استاد باشم،ولی استاد واقعی نیستم

 

لطفا اونو نجات بدین

ازتون خواهش میکنم اعلیحضرت رو نجات بدین

 

بهتون التماس میکنم

 

اعلیحضرت رو نجات بدین

 

التماس میکنم
اعلیحضرت رو نجات بدین

مترجم:یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمد رضا
تلگرام:wanggun2000